کد مطلب:41719 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

خوراک مسموم











بسیار می شد كه حضرت درختی را صدا می زد و درخت به ندای او پاسخ می داد و از وی اطاعت می كرد.

بسیاری از حیوانات با او سخن می گفتند، حتی حیوانات درنده به نبوت او گواهی می دادند و بعضی از آنها حاضران را از سرپیچی دستورهای او برحذر می داشتند:

هنگامی كه شهر طائف در محاصره رسول خدا(ص) و نیروهای اسلام قرار گرفت، یهودیان به بهانه پذیرایی از پیامبر خدا(ص) گوسفندی ذبح كردند و آن را پوست كندند و بخوبی برشته ساختند، و آنگاه به زهرش بیالودند و نزد حضرت فرستادند.

به قدرت خدا، گوسفند پخته شده به سخن در آمد و گفت: ای فرستاده خدا! از گوشت من نخور كه مرا آلوده و زهرآگین كرده اند.

اگر آن حیوان در حال حیات خود با حضرت سخن می گفت، خود بزرگترین حجت و آشكارترین دلیل علیه منكران نبوت او به شمار می رفت، چه رسد كه حیوانی پس از ذبح و طبخ به سخن در آید و با حضرتش تكلم نماید؟!

قال علی (ع): ان النبی نزل بالطائف و حاصر اهلها بعثوا الیه بشاه مسلوخه مطلیه بسم فنطق الذراع منها فقالت: یا رسول الله (ص): لا تاكلنی فانی مسمومه، فل كلمه البهیمه

[صفحه 185]

و هی حیه لكانت من اعظم حجج الله عزوجل علی المنكرین لنبوته، فكیف و قد كلمته من بعد ذبح و سلخ و شی؟! او لقد كان یدعو بالشجره فتجیبه و تكلمه البهیمه و تكلمه السباع و تشهد له بالنبوه و تحذرهم عصیانه....[1] .

[صفحه 186]



صفحه 185، 186.





    1. احتجاج، ص 224؛ بحار، ج 17، ص 295 و ج 10، ص 47.